English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9036 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
point discharge U تخلیه نقطهای
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
double row spot welding U جوشکاری نقطهای زنجیرهای جوشکاری نقطهای دوردیفه
cargo outturn message U پیام تخلیه محمولات ناو گزارش خاتمه تخلیه بارکشتی
evacuation U تخلیه یک نقطه ازاهالی یا نیرو تخلیه پزشکی
clearing U تخلیه محل تخلیه بیماران
clearings U تخلیه محل تخلیه بیماران
pin point U نقطهای
point operation U عمل نقطهای
point particle U ذره نقطهای
bridge spot weld U جوشکاری نقطهای
pinpoint target U هدف نقطهای
multipoint U چند نقطهای
multipoint line U خط چند نقطهای
point target U اماج نقطهای
point charge U بار نقطهای
point contact U کنتاکت نقطهای
point contact U تماس نقطهای
spot welding U جوشکاری نقطهای
two point threshold U استانه دو نقطهای
point estimation U تخمین نقطهای
point elasticity U کشش نقطهای
point estimate U براورد نقطهای
spot welding U جوش نقطهای
point estimation U براورد نقطهای
point defect U نقص نقطهای
dot product U ضرب نقطهای
dot matrix U ماتریس نقطهای
point load U بار نقطهای
point indentification U هویت نقطهای
point function U تابع نقطهای
point imperfection U ناکاملی نقطهای
point group U گروه نقطهای
dot matrix printer U چاپگر با ماتریس نقطهای
dichoglottic stimulation U تحریک دو نقطهای زبان
diglottic stimulation U تحریک دو نقطهای زبان
point biserial correlation U همبستگی دو رشتهای نقطهای
dot matrix printer U چاپگر یا ماتریس نقطهای
single row spot welding U جوشکاری نقطهای سری
spot welding electrode U الکترود جوشکاری نقطهای
spot welding machine U دستگاه جوش نقطهای
lattice point group U گروه نقطهای شبکه
point contact rectifier U یکسو کننده نقطهای
dot matrix printers U چاپگر با ماتریس نقطهای
multipoint circuit U مدار چند نقطهای
dot matrix character U کاراکتر ماتریس نقطهای
rpbis U همبستگی دو رشتهای نقطهای
dot matrix printers U چاپگر یا ماتریس نقطهای
known datum point U نقطهای با مختصات وگرای معلوم
welded contact rectifier U یکسو کننده نقطهای جوش شده
terminals U نقطهای در شبکه که پیام ارسال یا دریافت میشود
grazing point U نقطهای که مسیر گلوله به مانع برخورد میکند
previous spot U نقطهای که توپ در اخرین باروارد بازی شده
terminal U نقطهای در شبکه که پیام ارسال یا دریافت میشود
aeromedical unit U یکان تخلیه پزشکی هوایی یکان مسئول تخلیه پزشکی
check point U نقطهای است برای زمانگیری قسمتی از مسابقه اتومبیلرانی
head spot U نقطهای بین نقطه وسط وکناره شروع بیلیارد
phantom section U خط نقطهای که جهت رسم تصاویر نامرئی کشیده میشود
lunitidal interval U فاصله زمانی بین عبور ماه از نقطهای وایجادمد در ان نقطه
turning point U نقطهای دریک دور تجاری که در ان جهت فعالیتهای اقتصادی عوض میشود
turning points U نقطهای دریک دور تجاری که در ان جهت فعالیتهای اقتصادی عوض میشود
popeye U در رهگیری هوایی یعنی درداخل ابر هستم یا نقطهای که دید کور است
diaeresis U دو نقطهای که بر روی بعضی ازحروف میگذارند تا تلفظ ان حرف راازحرف مجاورش جداسازد
dieresis U دو نقطهای که بر روی بعضی ازحروف میگذارند تا تلفظ ان حرف راازحرف مجاورش جداسازد
cargo outturn report U گزارش تخلیه محمولات ناو گزارش تخلیه ناو
real stagnation point U نقطهای که در ان سیال روی سطح جسم بحالت سکون درامده وازانجا جریان خطی شروع میشود
center of gyration U نقطهای در یک جسم صلب که اگر همه جرم در ان متمرکزشود ممان اینرسی حول همان محور تغییر نماید
collimate U تنظیم کردن هرنوع تجهیزات اپتیکی برای داشتن پرتو نوری موازی از یک منبع نقطهای نور یا برعکس
epicycloid U منحنی ترسیم شده بر نقطهای درمحیط دایره ثابتی که درخارج دایره بچرخد
disembarkation U تخلیه
landing, storage, delivery U تخلیه
emptying U تخلیه
unloading U تخلیه
exhausts U تخلیه
exhaust U تخلیه
evacuation U تخلیه
discharged U تخلیه
discharge U تخلیه
discharges U تخلیه
unstuffing U تخلیه
LSD U تخلیه
stripping U تخلیه
evacuated U تخلیه
evacuates U تخلیه
depletion U تخلیه
evacuating U تخلیه
evacuate U تخلیه
centroid U در مختصات هندسی نقطهای که مختصات ان میانگین حسابی مختصات همه نقاط ان شکل است
electron discharge U تخلیه الکترونها
escape channel U مجرای تخلیه اب
electrostatic discharge U تخلیه الکتروستاتیکی
drain plug U پیچ تخلیه
education pipe U لوله تخلیه
electric discharge U تخلیه الکتریکی
electrical discharge U تخلیه برقی
disruptive discharge U تخلیه جرقهای
discharging wharf U اسکله تخلیه
discharge pressure U فشار تخلیه
discharge opening U مجرای تخلیه
clearing out [of a place] U تخلیه [فضایی]
discharge opening U راهگاه تخلیه
discharge of chips U تخلیه براده ها
discharge nozzle U فواره تخلیه
discharge head U ارتفاع تخلیه
discharge gate U دریچه تخلیه
discharge end U محل تخلیه
discharging berth U اسکله تخلیه
discharger of a capacitor U تخلیه خازن
discharge voltage U ولتاژ تخلیه
discharge velocity U سرعت تخلیه
discharge valve U سوپاپ تخلیه
discharge spout U ناودانه ی تخلیه
discharge resistance U مقاومت تخلیه
discharge recorder U تخلیه نگار
discharge end U سمت تخلیه
to offload U تخلیه کردن
evacuant U تخلیه کننده
undulatory discharge U تخلیه مواج
oscillating discharge U تخلیه مواج
non self maintained discharge U تخلیه وابسته
neural discharge U تخلیه عصبی
medical recovery U تخلیه پزشکی
medical evacuation U تخلیه بیماران
ozone depletion U تخلیه اوزون
tipper U تخلیه کننده
residual discharge U تخلیه مانده
road clearance U تخلیه جاده
roll on/roll off U بارگیری- تخلیه
rotary discharger U تخلیه گر گردان
self maintained discharge U تخلیه ناوابسته
site clearance U تخلیه کارگاه
sluiceway U دهانه تخلیه
surging discharge U تخلیه نوشی
medical evacuation U تخلیه پزشکی
glow discharge U تخلیه تابنده
glow discharge U تخلیه تابناک
flaming discharge U تخلیه مشتعل
exhaust stroke U مرحله تخلیه
exhaust chute U ناودان تخلیه
high rate discharge U تخلیه شدید
medical evacuation U تخلیه بهداری
main discharge U تخلیه اصلی
lightning discharge current U جریان تخلیه
lightning discharge U تخلیه اتمسفری
internal discharge U تخلیه داخلی
impulse discharge U تخلیه ضربهای
relief well U چاه تخلیه
catharsis U تخلیه هیجانی
evacuated U تخلیه کردن
blow off U شیر تخلیه
evacuate U تخلیه کردن
brush discharge U تخلیه جارویی
disembarking U تخلیه کردن
disembarked U تخلیه کردن
disembark U تخلیه کردن
quitting U تخلیه خانه
disembarks U تخلیه کردن
drains U تخلیه کردن
chain of evacuation U سیستم تخلیه
draining U تخلیه کردن
drained U تخلیه کردن
drain U تخلیه کردن
sluices U دریچه تخلیه
evacuates U تخلیه کردن
abreaction U تخلیه هیجانی
air evacuation U تخلیه هوایی
area evacuation U تخلیه منطقهای
unloads U تخلیه کردن
unload U تخلیه کردن
bank sluice U دریچه تخلیه
battlefield evacuation U تخلیه پزشکی
vacating U تخلیه کردن
vacates U تخلیه کردن
vacated U تخلیه کردن
vacate U تخلیه کردن
evacuating U تخلیه کردن
unloaded U تخلیه کردن
sluiced U دریچه تخلیه
sluice U دریچه تخلیه
corona discharge U تخلیه الکتریکی
dejecta U تخلیه مدفوع
roll-on/roll-off U بارگیری- تخلیه
disembarkation U تخلیه کردن
drain cock U لوله تخلیه
discahrge pipe U لوله تخلیه
depopulation U تخلیه جمعیت
corona discharge U تخلیه کورونا
depletion layer U ناحیه تخلیه
discharge U تخلیه بار
depletion zone U ناحیه تخلیه
discharge U تخلیه الکتریکی
depletion barrier U ناحیه تخلیه
debarkation net U تور تخلیه
depletion area U ناحیه تخلیه
defecation U تخلیه شکم
quit U تخلیه خانه
corollary discharge U تخلیه تبعی
cooling water discharge U تخلیه اب سرد
discharges U تخلیه بار
discharges U تخلیه الکتریکی
coefficient of discharge U ضریب تخلیه
discharge currect U جریان تخلیه
Recent search history Forum search
1several states in united stats limit "end of pipe "discharges into natural water bodies to 500 mg/L of total dissolved solids
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com